رفتن سفر عید
گلم خانم دکتر گفته بود خیلی باید مواظب باشم و پشت ماشین دراز بکشم و هر 2 ساعت پیاده بشم و 10 دقیقه قدم بزنم من و تو و بابایی 25 اسفند تصمیم گرفتیم بریم ولایت(شمال) تا لحظه سال تحویل پیش خانوادهامون باشیم مامانی من تو مسیر شمال پشت دراز کشیدم و بابایی هم خیلی رعایت میکرد وای عسلم اینقد حالم بد شده بود چون مامانی حالت تهوع شدید داشت تو ماشین مخصوصا جاده هراز بخاطر پیچ و خمش خیلی خیلی خیلی حالم بد شد و یکسره بالا میاوردم برای 2 بار تا حد مرگ رفتم حالم خیلی بد شد نفسم بالا نمیومد بابایی هول شد . ماشینو زد کنار دویید در ماشینو باز کرد همونطوری بدون کفش پیادم کردو منم همونجاروزمین نشستم تا حالم کم کم بهتر شد ...
نویسنده :
مامانی
15:51